دیپانکار گوپتا؛ بهاره سازمند
دوره 10، شماره 39 ، مهر 1388، ، صفحه 177-189
چکیده
این کتاب دغدغهها و توجهات مردمشناسانه را از مطالعة زندگی روستایی و آدابورسوم، کاستها و طبقات به حوزة ملاحظات دولت ـ ملت تسری و گسترش داده است. نویسنده چارچوب تحلیلی مفهوم فرهنگ را همراه با نمونههای ...
بیشتر
این کتاب دغدغهها و توجهات مردمشناسانه را از مطالعة زندگی روستایی و آدابورسوم، کاستها و طبقات به حوزة ملاحظات دولت ـ ملت تسری و گسترش داده است. نویسنده چارچوب تحلیلی مفهوم فرهنگ را همراه با نمونههای علمی از زندگی روزمره برای تفسیر حکومتداری و شهروندی به کار میگیرد و نتیجه میگیرد که نهادهای بهظاهر سیاسی، دارای ریشههای عمیق فرهنگی هستند. پروفسور گوپتا استدلال میکند که اهمیت فرهنگ در این واقعیت نهفته است که مبیّن راه تعامل مردم با یکدیگر در فضاهای تعریفشده و مشخص است. موجودیت دولت ـ ملت یکی از این فضاهاست و باید بهعنوان یک پدیدة مهم فرهنگی به حساب آید، نه اینکه فقط بهعنوان خطوطی بر روی نقشة جغرافیایی تلقی شود. بهزعم وی تنها زمانی میتوان ادعا کرد که پدیدة دولت ـ ملت بهخوبی درک شده است که بهعنوان پدیدهای فرهنگی به آن نگریسته شود.
کتاب متشکل از دو بخش است: بخش اول کتاب با عنوان «از احساسات» مبتنی بر این فرض است که تنها در یک فضای مشخص تعریفشده میتوان برداشتی آشکار و مشخص از عضویت فرهنگی داشت. نویسنده نتیجه میگیرد که چون دولت ـ ملتها توسط احساسها و نشانههای قوی هویتی محصور شدهاند، پدیدههای فرهنگی به حساب میآیند. اما این احساسات، علایق و نشانههای قوی هویتی نیازمند آن هستند که بهوسیلة ساختارهای حکومت، از طریق نزدیک کردن مردم به یکدیگر بهواسطة اصل شهروندی در درون دولت ـ ملت، تقویت شوند.
در بخش دوم کتاب با عنوان «به سوی ساختار»، نمونههایی از زندگی روزمره را برای بررسی پدیدههای شهروندی، جامعة مدنی، گروهها و اصناف و حفظ و حمایت از حقوق اقلیتها در قالب مفهوم فرهنگی دولت ـ ملت ارائه میدهد.